خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

هوا تاریک می شود

الان که من اینجا نشستم منتظرم تا قوقول بیاد دنبالم و بریم ی راست سمت جاده و انشا الله شمال.قرار بود ساعت 3 راه بیفتیم ولی قوقول ساعت 2 هنوز دماوند بود و تازه باید بره خونه نهار بخوره و حموم بره و ماشین رو ببره نشون بده و بیاد دنبال من!!

من که فکر نمی کنم زودتر از 5 راه بیفتیم.تازه هوا هم زود تاریک میشه و شلوغ هم هست!!

بهش زنگ نمی زنم که استرس بهش وارد نشه ولی خودم خیلی عصبیم و و ضع مزاج هم طبق معمول این مواقع ریخته بهم.

دست قوقول نبود یک کار فوری و غیرمترقبه پیش اومد که نمیشد اصلا نره ولی من نمی دونم چه حکمتیه ما باید تمام مسافرتهامون با استرس و هول هول و تاریکی همراه بشه و هیچ وقتم نمی تونیم نه به کسی بگیم.حالا برنامه خودمون بهم میریزه به جهنم!!

بابا من از این جاده چالوس نفرت دارم به خدا اونم تو شب که دید نداره .از جاده رشت هم که راه هزار برابر میشه.

سرمو به هر چی گرم میکنم باز برمیگردم اول کار و این دستام که یخ کرده منو یاد موضوع میندازه و نمی تونم بهش فکر نکنم.

الان زنگ زدم به قوقول. تازه رسیده تهران.بمیرم براش خودش هم کلی ناراحت شده و نمی تونسته کاری بکنه.

میگه ماشین مهم نیست.مشکل جدی نداره فقط یک صدا میده که شاید تا حالا بوده ولی چون پنجره باز بوده نمی شنیدیم ولی خطرناک نیست.

حموم میگه نمیرم.گفتم برو اگر راحت نیستی اگرم می خوای حوله برداشتم شب رسیدیم برو که خستگی راه هم از تنت در بیاد.

نمی دونم حالا باید بره سمت خونه.از کارهای هول هولی خوشم نمیاد. سرم به شدت درد گرفته.

امروز صبح قوقول خیلی زود رفت و من خودم  اومدم که 10 رسیدم.چون هم خوابم میومد و هم تا حموم برم دیر شد.کارت نزدم که موقع رفتن هم نزنم و برگه اعلام ساعت ورود و خروج نوشتم که بگم کارت نداشتم اون روز که این دیر اومدنها خیلی زیاد شده میترسم آخر سال کلی ازم کم بشه.اونم که خودم امضا میکنم پس ضایع شدن در کار نیست.

از آژانس هواپیمایی زنگ زدن که هتل که درخواست رزرو کردیم جا داده بیاید برای تسفیه حساب که گفتم انشا الله شنبه.

مرخصیم رو داده بودم برای امضا چون 7 روز نخواهم بود.مدیر عاملمون مرخصیم رو امضا کرده و یک نامه برام داده که کجا تشریف میبرید؟ لطفا قبل از رفتن هم با من هماهنگ کنید تا اگر کاری هست با هم تقسیم کنیم که لنگ نمونیم. ولی حوصله ندارم الان برم باهاش حرف بزنم .

ساعت 4 و من یک پنجره قد چی جلومه که هر لحظه تاریک شدن هوا رو نوید میده!!

نظرات 13 + ارسال نظر
فلفل بانو چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:28 ب.ظ http://pepperandsald.persianblog.ir/

فکر می کردم جرزنی کارت نزدن فقط توی اداره ماست نگو که مسریه

آره دیگه اینم ی جور احقاق حقه!!

هستی چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:26 ب.ظ http://sokotepaeez.blogfa.com/

نگران نباش
انشالله سفر خوبی داشته باشید
مواظب خودتون باشید صدقه یادت نره دوست خوبم

مرسی عزیزم صدقه انداخته بود

فاطمه ! چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 06:32 ب.ظ

میتونم بفهمم انتظار کشیدن چقدر سخته وچقدر سخترتره وقتی می بینی هرلحظه که میگذره ممکنه یه سری از برنامه هایی که توی ذهنت داشتی و یه عالمه نقشه ای که کشیده بودی منتفی بشه...
هیچ کس مثل من توی این روزها طعم گس انتظار رو نچشیده...به خودت دلداری بده که حتما این تاخیر بازخورد کارخوبی بوده که امروز کردید و اتفاق بدی که امکان داشت براتون بیفته بااین دیرکرد رفع شده

آره عزیزم به خیری بود

سپیده چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 07:53 ب.ظ http://selena0cute.blogfa.com/

سلام گلی
ایشالا خیلی خیلی بهتون خوش بگذره
نمیدونم چرا مقع سفر از این اتفاقات میفته
ایشالا به سلامت میری و بر میگردی

ممنون عزیزم
آره اکثرا اینجوری میشه

zoha چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:20 ب.ظ http://blackros.blogfa.com/

امیدوارم که بهتون خوش بگذره.
این قد حرص و جوش نخور که اصلا خوب نیست.با احتیاط برین طوری نمیشه.
ایشالا کمتر ازت کم می کنن.(حقوقتو می گم)

آره واقعا

ارتا چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ http://arta82.blogfa.com

ای بابا اینقدر استرس نداشته باش ..... ادم بیشتر اوضاع رو به خودش سخت میکنه .... توکل کن عزیزمممم

آره واقعا ولی در عمل نمی تونم

قندک بانو چهارشنبه 21 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:35 ب.ظ http://manozebeliii.blogfa.com

انشالله به سلامتی برین و برگردین
امیدوارم حسابی بهتون خوش بگذره

مرسی عزیزم

سحربانو پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

الان یعنی تو سفرین؟ خوش بگذرههههههههههه.

در سفر بودیم
مرسیییییییییییییی
رامسر بودیم ولی همش یاد تو میفتادم

نهال پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 04:07 ب.ظ http://nahal87654.persianblog.ir

خوش بگذره

مرسی عزیزم

ملیح پنج‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 05:36 ب.ظ http://ma-be-tavane-eshgh.blogfa.com

من به جای تو استرس گرفتم

بیخیال تموم شد

سمیه جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ق.ظ http://www.datoshu.persianblog.ir

سفر خوش بگذره ولی معمولا سفرهای هول هولکی بیشتر خوش میگذره

استرس هم داره

یک خانوم پرنیان جمعه 23 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ق.ظ http://parniyan27.mihanblog.com/

سلامتی برسین... خوش بگذره... سلامتی بیاین...

مرسی از لطفت

دست کوچولو یکشنبه 25 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 10:02 ق.ظ http://dastkocholo.persianblog.ir/

خوش بگذره ...جاده هراز هم خوبه .. حداقل خطرش کمتره

مسی عزیزم
آره ولی دور میشد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد