خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

از دست و زبان که برآید...کز عهده شکرت به درآید

نمی دونم چی بگم. یعنی تا حالا دیگه بهم ثابت شده اون جاییکه من نا امید نا امید میشم و به درگاهش دست میندازم یکد دفعه خیلی زودتر از اونی که فر کنم کارها رو روال میفته و دستم رو میگیره و نمیزاره امیدم نا امید بشه..

خدا فقط میتونم بگم شکررررررررررررررررررررررت.

پنج شنبه صبح قوقول زود رفت چون از .....  میومدن برای بازرسی ساختمونی که اون ناظر شبکه بود.شب قبلش هم مونده بود و علاوه بر اون کارا تمام دوربینهای مدار بسته رو هم راه انداخته بود.صبح زود ساعت 8 رفت.منم باید میرفتم مدارک مربوط به دانشگاه رو تحویل میدادم که در حد مرگ خوابم میومد و ساعت 10.30 پاشدم.اول گفتم دیره تا من برم عکس بندازم و ببرم دانشگاه دیر میشه ولی زنگ زدم گفتن تا 1 هستیم.دیگه مثل چی آماد شدم و رفتم.تو راه قوقول زنگ زد که با دوستش میان برای درست کردن م ا ه و ا ر ه و فارسی وان و ... و گفت نهار اگر هست بیان.گفتم وای من نهارندارم خونه هم زیاد تر و تمیز نیست.خلاصه قرار شد بیان.گفتم نزدیک خون بودم زنگ میزنم نا من برنج بزارم و 2 تا خورشت آماده هانی ( خداییش قیمه هاش محشره ) بگیرم و خونه رو تر و تمیز کنم بیاین.

تو راه بودم بابا زنگ زد و گفت یک پولی باید از کسی میگرفت که بهش دادن!! 5 میلیون. یعنی من شوکه بودم .چون داشتم میرفتم تو دانشگاه به بابا گفتم بهش زنگ میزنم.اومدم بیرون بهش زنگ زدم ولی من اشکام دست خودم نبود و همینجور میومد پایین بابا هم خیلی خوشحال بودو تحت تاثیر قرار گرفته بودو....برام مهم هم نبود که کجام ه اینجوری اشکام پایین میریزه چون خیلی خوشحال بودم.

رسیدم خونه و با چه سرعتی برنج گذاشتم.خونه رو جمع کردم و جارو کردم و گردگیری کردم و لباسای شسته شده رو جمع کردم و ماست و خیار درست کردم و فلفل شستم... تا قوقول اینا رسیدن.تو فاصله ای که دوستش رفت بالا گفت من دیگه رسما شدم مسئول ... این پروژه.یعنی اونجا بود که اوج عظمت و لطف خدا رو دیدم.

من ی روز با ناامیدی مطلق فاصله داشتم و مثل همیشه اون ریسمان بریده نشد و خدا لحظه آخر از هر دو طرف دستمون رو گرفت.

دیروز مامان اینا رفتن یک خونه دیدن برای اجاره برای شب نامزدی چون مهمونا زیادن حدود 130 نفر. بابا امروز میره تهیه غذا فارسی برای دادن بیعانه برای شام. مامان در حال دوختن لباس نامزدیه.قوقول رفته و بهش زنگ زدم و گفت اوضاع خوبه و مشکل خاصی نیست.

بابا فعلا با یکی که فبلا کار میکرد قرارداد بسته تا کارهای جدیدش رو شروع کنن و منتظره تا صحبتهای دیگه ای که با چند نفر دیگه شده بود رو دنبال کنن.

یک مقدار دیگه پول دستمون اومد که گذاشتیم کنار تا ببینیم چی میشه.

با قوقول پنج شنبه عصری رفتیم میلاد نور و برای قوقول ی کفش Timberland  خریدیم.خوب حقش بود تو این مدت که این همه زحمت کشیده و حق الزحمه به نسبت خوبی گرفته یک خرید کوچولو هم بکنه.

خودم هم یک پیرهن دیدم برای نامزدی ه خوشم اومد.به قول قوقول میگه زیاد مجلسی و زنونه نگیر همین خوبه.مدلش حالت دکلته هست 2 تا بند نازک میره توگردن گره میخوره و تو این بندا چند تا مهره دار.رنگش هم زمینه دودی با طرهحای آبی زنگاری و مهره ها قهوه ای.

یک دامن هم دیدم تا روی زانو و کلوش و یک کمر داره قشنگ بود اگر مثلا یک تاپ تو گردنی براش پیدا کنم.حالا قرار شده جاهای دیگه مثل تیراژه و ... ببینم بعد انتخاب کنم.1 ماه وقت داریم. مامان هم درگیره دوخت لباسه و من نمی خوام بدم برای منم بدوزه.اگر پارچه هم بگیرم کمتر از 70 تومن نمیشه ولی نهایتا اگر چیز دلخواه پیدا نکردم زحمتش رو میدم به مامان.

ودر آخر بازم خدایا شکرتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

خدا جون با عرض شرمندگی قوقول رو بیشتر دریاب

نظرات 13 + ارسال نظر
سحر شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:28 ق.ظ http://saharri.blogsky.com

پس راسته که همیشه لحظه آخر خدا نزدیم تر میشه...

خوشحالم که دعاهامون بی نتیجه نموند...

خدا جونم دمت گرم.

مرسی عزیزم
خیلی لطف داری
آره واقعا خودمم مونده بودم تو کار خدا

سپیده شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:30 ق.ظ http://selena0cute.blogfa.com/

سلام خانومی
خدارو شکر خدارو شکر خدارو شکر
خیلی خوشحال شدم
ایشالا همه چی همینطوری خوب پیش بره

انشا الله
مرسی عزیزم

نهال شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:29 ب.ظ http://nahal87654.persianblog.ir

خدا رو شکر که اوضاع داره رو به راه میشه.......

آره واقعا خدا رو شکر

هستی شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ب.ظ http://sokotepaeez.blogfa.com/

خدا را شکر

واقعا شکر

سحربانو شنبه 23 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:36 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

آخی خیلی خوشحال شدم:)

مرسییییییییییییییییی عزیزم

ممو یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:22 ق.ظ

تاییدیه؟؟

آره عزیزم
ممنون

مادرخانومی یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 12:15 ب.ظ http://na1360.persianblog.ir

خدارو شکر که مشکلاتتون حل شده و افتادین روی روال خوش شناسی و خوشبختی..
خیلی خوشحال شدم برات عزیزم... مشکل قوقول با خواهرت رفع شد؟

آره عزیزم خدا رو شکر رفع شده

خانم هویج یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ http://hawijfamily.danagig.ir

من مدتهاست به این قانون روزگار ایمان اوردم. خدا تا لحظه ی اخر ممکنه تنهات بذاره و کمکت نده اما دقیقا اون ثانیه ای که دیگه داری نا امید میشی و همه ی درها بسته شده معجزه رو میفرسته و یادت میاره که هنوز هم یه راهی مونده و یه دری بازه

دقیقا دقیقا همینطوره

دست کوچولو یکشنبه 24 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 03:35 ب.ظ http://dastkocholo.persianblog.ir/

خدا رو شکر

واقعا شکر

آرام دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 02:22 ب.ظ

یعنی در حئد انفجار خوشحال شدم ها............ایشالا همیشه کارهات رو غلطک باشه....یه صدقه بده که کسی چشمت نزنه.......
خدایا بازم شکرت

مرسی عزیزم
امیدوارم خیلی زود خبر خوب از طرف تو هم بشنوم

کارانا دوشنبه 25 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:37 ب.ظ http://karana.persianblog.ir

سلام عزیزم
خیلی خوشحالم که همه چی داره حل می شه .خدا رو شکر همیشه به یاد خدا باش عزیزم .خدا هیچوقت تنهامون نمی ذاره( ببخش عزیزم یه مدت نبودم البته دو تا متنا رو خوندم اومدم پیام بدم .برم بقیه رو هم بخونم ! )

خدا رو شکر
ممنون که به یادمی

ارتا سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 10:10 ق.ظ http://arta82.blogfa.com

عزیزم خدا رو شکر که همه چی بر وفق مراده ..... امیدوارم از اینجا به بعد هم برات خوب و عالی باشه خانومی جونم .... بوووووووس

مرسی عزیزم
البته صد در صد درست نشده ولی روی روال افتاده

فلفل بانو سه‌شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:20 ق.ظ http://pepperandsald.persianblog.ir/

سلام. خدا رو شکر که پول پدرتون زنده شد. همیشه خدا هست اینم به من ثابت شده و در بدترین شرایط به دادم میرسه. در مورد شغل آقای قوقول هم تبریک. امیدوارم همیشه خوش باشی.

مرسی عزیزم
البته پول بابا زنده نشد این یک طلب خیلی کوچیک بود
در مورد کار قوقول هم امیدوارم خوب پیش بره امروز دوباره یک کم گره افتاده تو کارش

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد