خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

پروسه خرید عید

 

دیروز که قوقول خیلی کار داشت.صبح که رفته بود دنبال کار لپ تاپ کذایی.

بعد از خراب شدن لپ تاپش و دادن برای تعمیر تو بازار کامپوتر ایران ( مغازه توی این بازار بود و آدم فکر نمی کرد اینقدر کلاش باشن) و دادن 200 هزار تومان بابت تعمری، دوباره سوخت و وقتی برای گارانتی 6 ماهه که گفته بودن رفتیم گفتن نه تعمیر کارمون رفته و به ما مربوط نیست و از ما هم کلاشی کرده و خلاصه بعد از کلی کشمکش و بحث و تهدید وگرفتن آدرس یارو و رفتن به اون سر شهر و دادن دوباره لپ تاپ بهش، فروخته شدن لپ تاپ ما توسط آون آقای دزد محترم همان ودوباره کشمکش وتهدید و ارسن لوپن بازیو ...... و گرفتن یک لپ تاپ دیگه بابت غرامت همان. که البته به منزله درآوردن از سطل آشغال بود، دیروز قوقول رفته بود تا ببینه میشه راست وریستش کرد و ازش استفاه کرد یا نه.فعلا هم لپ تاپ خودم دست قوقوله که خداروشکر کاراش رو تا حد زیادی راه انداخته ولی آدم دلش برای پولی که داده بود میسوزه.تازه قوقول زرنگی کرد وگرنه بیچاره بقیه مال باخته ها به چیزی نرسیدن.

خلاصه از اونجا هم رفته بود ماشین رو نشون بده که اگر خدا بخواد به قیمت فروش بره و ما پول برای ماشینی که می خوایم بگیریم کم نیاریم.

از اون ور هم رفته بود محل کارش که چند تا حساب و کتاب داشتن و.. خلاصه 7 بود رسید خونه.

از اونجاییکه پروسه خرید من هم بسیار طولانیه و تا همه جا رو نبینم نمی تونم خرید کنم و تا الان جاهاییکه رفته بودم میلاد نور و گلستان وایران زمین و تیراژه وپاساژ ونک و بوستان و هفت تیر بود و من فقط تونسته بودم یک کفش و مانتو راحتی و یک مانتو هم برای عید بگیرم و کلی خریدام مونده بود گفت پاشو بریم بقیه خریدارو انجام بده

خلاصه اول رفتیم گیشا که من فقط تونستم از TT یک شال بگیرم و بلوز و شلوار پیدا نکردم بعد هم رفتیم آریاشهر که اونجا هم چیزی که می خواستم پیدا نکردم.حالا قرار شده فردا با هم بریم سپهسالارکه من یک کفش یک کم غیر اسپرت ( چون اصلا و ابدا اهل کفشهای زنونه و پاشنه دارو این چیزا نیستم) بگیرم. نمی دونم بلوزو شلوار چکار کنم.البته پاساژ قائم هم هنوز نرفتم شاید بلوزم رو اونجا پیدا کردم.

برای خود قوقول یک پیرهن و یک شاوار مخمل کبریتی که زیاد زخیم نیست خریدیم.من هم برای عیدیش یک کفش کلارکس خریدم که چون خودش هم بود خیلی عالی شد.

. ( بمیرم الهی از این ور تا اون ور منو برده ولی من هنوز کامل خرید نکردم اگرم قوقول باهام نباشه اصلا خرید بهم نمی چسبه اونم با همه خستگی همه جا باهام اومده و اصلا هم اعتراض نکرده تازه گفت ناراحت نباش بقیه رو هم میریم پیدا میکنی، قربون مهربونیت بشم من که خودم بعضی مواقع از اینکه به خاطر دیگران باهات بحث میکنم عذاب وجدان میگیرم البته که اون موقع یک کم غد میشی و گاهی هم زیاده روی میکنی و از منطق فاصله میگیری!!)

خلاصه شام هم که نداشتیم تو همون گیشا فتیم اون پیتزا گرفت و منم میگو و قارچ سوخاری و از شام هم راحت شدم.

تو راهم گفت بریم من برات توت فرنگی بگیرم که میگی هوس کردی.گفتم نه عزیز کلی خرج کردیم اینم یک ظرف کوچیکش میشه 5000 تومن ولش کن که قبول نکرد و رفت گرفت

دیگه اومدیم خونه چشماش باز نمی شد و تا من یک چایی بذارم خوابش برد فقط بعدش پاشد چایی خورد و خوابید.

خدایا بازم شکرت.ای خدا اگر هر ناشکری کردم ببخش.

خدایا همه همسرا رو برای هم حفظ کن همسر خوب منم حفظ کن و تو کارش موفق.

نظرات 15 + ارسال نظر
شکیبا سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:23 ق.ظ http://shakiba-a.blogfa.com/

ان شاالله همیشه خوش باشید.
این روزا خرید کردن خیلی میچسبه.

همچنین شما

آره خیلیییییییییییییی زیاد

جودی آبوت سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:47 ق.ظ http://www.sudi-s.blogsky.com

الهی آمین .مبارکت باشه .خوش به حالت همه جارو گشتی :( من که هیچ جا نرفتم !‌( آخه عروس .اونم سال اول انقدر کپک میشه که حتی برای عیدش لباس نمی خره ؟!؟!؟!)

مرسی عزیزم

نه والله حتما برو

روناک سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 12:44 ب.ظ http://www.ronak88.persianblog.ir

خریدات مبارک
این لب تاپ شما هم چه ماجرائی شده

آخ آره به خدا

سحر سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:38 ب.ظ http://sf22761.blogsky.com

موندم خرید عروسیت چقدر طولانی بوده!!!!!
امیدوارم خدا یه دختر قرتی بهت بده لنگه خودت
بکشوندت ازین سر شهر به اون سر شهر دنبال یه گل سر

عزیزم من خرید عروسی نکردم
فقط لباس و تور و تاج بود که همش از یکجا خریده شد
البته سرویس طلا هم دوست قوقول از ایتالیا واردات داره که توی کاتالوگ لتخاب کردم و همراه حلفه برامون اومد و من دیگه نگشتم
آینه و شمعدون هم یکجا چوبی همراه فلز دیده بودم که خوشمون اومد و همونو خریدیم
اگرم دختر بده بازم باباش باید باهامون باشه

سحر سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:38 ب.ظ http://sf22761.blogsky.com

میشه بگی خرید عروسیت چند صد سال طول کشید؟؟؟

سحربانو سه‌شنبه 18 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:11 ب.ظ http://samo86.blogsky.com

واقعا خرید کردن دم عید خیلی سخته:)
خدا بگم چیکارشون کنه ، همش سر آدم رو کلاه میذارن:(

آره خیلی زیاد من یک مانتو دیدم دقیقا با همون مارک و مدل تو ۳ جای مختلف با ۳ قیمت خیلی پرت
۴۰ و ۶۸ و ۲۵
واقعا مسخره بود

کیوان چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 05:44 ق.ظ http://irseks.blogspot.com

سلام دوست خوبم. وبلاگ قشنگی داری. به منم سر بزن و جتماْ نظرتو برام بنویس.

ممنون که سر زدی
حتما

آرام چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:41 ق.ظ http://wet-dreams.blogfa.com

واقعا خداروشکر....راستی خانومی یه سر هم بزن پاساژ رضا تو پانزده خرداد...چیزای شیک و قشنگی میاره ها..

مامان قوقول میگفت قیامت بود از شلوغی

عبای آقا و سارا چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:52 ق.ظ http://ghaffarisalimi.blogfa.com

سلام
میدونی یه مداد چه خاصیت هایی داره؟
بیا تا بهت بگیم.
بدو دیگه.....................

مهربان چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:55 ق.ظ http://www.mehraban59.blogfa.com/

سلام خانومی
مبارکت باشه خریدات امیدوارم همه چیزهایی که لازم داری پیدا کنی
قدر همسریت رو بدون همسر من اگه خسته هم نباشه اینقدر همراهی نمیکنه چه برسه به اینکه خسته هم باشه اونوقت میشه برج زهر مار

مرسی عزیزم
هر کی یک اخلاقی داره هم خوب و هم بد
مطمئنا همسر تو هم تو مواردی دیگه ای مثبته

سحر چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 01:40 ب.ظ http://sf22761.blogsky.com

به دلت بد راه نده خانومی
مطمئنم خوشبختی همه جا با هاته و یه ثانیه م ولت نمیکنه

ممنون عزیزم
آره منم بابت همین همیشه خدا رو شاکرم

دایی پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:34 ب.ظ

دل ما رو آب کردی دختر ! . این قوقولی خیلی پاستوریزه و مهربون و نازه . ببین اگه برادر داره ، درست کن برای دختر ما . در عوض ما یک لپ تاب سونی به خانمی رشوه میدیم . اگه برادر نداره ، اجازه بده به روش تکثیر ژنتیکی ، سه چهار تا از روش کپی کنیم . تا هم ما صاحب داماد خوب و با اخلاق بشیم ، هم چند تا از متقاضیان حسرت به دل دعات کنند .

اتفاقا برادر داره ولی اصلا و ابدا مثل هم نیستن همسر من با خواهر و برادرش کلی کلی کلی متفاوته
آلبته ما خیلی وقته که باهمیم از زمان دبیرستان چون همسایه هم بودیم
هم اون کلی تغییر کرده و هم من
تکثیر ژنتیکی هم اگر ضرری برای همسر من نداشته باشه موردی نداره
برای دخترتون هم فعلا لپ تاپ رو بگیرید تا انشالله به وقت و با بخت خوب بره سر زندگی خودش

شیرین جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 02:33 ب.ظ

خدا حفظش کنه. خیلی خوشحالم که میبینم همسر صبور و فهیمی داری که دوستت داره.

بابا توروخدا بهش رحم کن. کل تهران رو گشتی دختررررررررررررررر من یه قائم رفته بودم فکر می کردم وای ی ی ی

ضمنا وقتی می بینم عین بچگی هامون سر هر مناسبت یه خرید اساسی می کنی لبخند رو لبام می شینه. بابا حالا شب عید خرید کامل نکنی نمیشه ؟ ؟ ها ها ها
خوشبخت سعادتمند و عاقبت بخیر باشین و بشین

مرسی و ممنون
آره کلی خرید کردم چون خیلی وقت بود خرید اساسی نکرده بودم
و کلی چیز هم دادم بیرون
عادت بدیه ه باید کلی بگردم ولی چکار کنم آخه

پریسا جمعه 21 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 10:08 ب.ظ

سلام خانمی من خواهرم با ویزای کار رفت امریکا اگه میخوای شماره وکیلشو واست بگیرم بهم ایمیل بزن شاید کمکی ازمون بر بیاد

حتما
مرسی عزیزم خیلی لطف کردی

arta شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:43 ق.ظ http://arta82.blogfa.com

وای خوشبحالت من هنوز خرید عید انجام ندادم...... توی این شلوغی ها هم دوست ندارم خرید .....مبارکت باشه خریدات

مرسی
ولی حتما برو یک خرید کوچیک بن درسته شلوغه ولی روحیه آدم عوض میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد