خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

پاییز رو دوست ندارم !!

 

رسما دل و دماغ ندارم

حوصله نوشتن هم ندارم

اصلا من با پاییز مشکل دارم.دلم میگیره. اگر غصه داشته باشم که بدتر میشم و نداشته باشم هم حالو احوالاتم داغون میشه

خدا نکنه که بارون هم بیاد.دیگه بدتر. دقیقا نقطه مقابل هسری.

این روزا خودم هم دارم کم میارم.یعنی بعضی روزا اینجوری میشم.یک روزایی هر چقدر هم که قوقول ناراحت باشه و انگیزش کم شده باشه بازم من امیدوارم و میگم ناراحت نباش صبر کن باید صبر و کنیم و یعنی چی که این حرفا رو میزنی و .....

ولی بعضی روزا نه.همش به خدا میگم چرا دری باز نمیشه.چرا حداقل یک نشونه کوچیک و مورد امیدوار کننده پیش نمیاد که ما انگیزمون بیشتر بشه ؟؟؟؟

نمیدونم.

دارم فکر میکنم برای تولد قوقول که ماه دیگست ( شب یلدا ) چی بگیرم.پارسال براش یک گوشی HTC  گرفتم که 300 تومنش رو خودم گذاشتم.بقیش هم مامان و بابا و خواهری.

امسال نمی دونم.هر سال برای روز تولدش از قبل خیلی برنامه داشتم و تو ذهنم خیلی چیزا رو زیر رو میکردم ولی امسال به دلایلی این جوری نیستم.

شاید  به خاطر روز تولد خودم که اون دمق بود و من انتظار داشتم اگر مسئله ای هم پیش اومده ( بین من و خودش نبود ) ، اون خوشحالیش رو نشون بده و نداد و من از همون حالت فهمیدم که چیزی شده ، منم شور و شوق ندارم.

خیلی با خودم کلنجار میرم ولی اون روز خیلی ناراحت شدم و اصلا یادم نمیره.

البته میگم بین خودمون مسئله ای نبود ولی من بهش گفتم چرا خندت الکیه و گرفته ای؟؟

خوب اگر معلوم نبود که من نمی فهمیدم. نمی دونم چرا اینقدر تو ذهنم مونده . بعدش هم یک موردی رو بهم گفت که اصلا از تولد امسالم خاطره خوبی ندارم.

بگذریم.

امروز خواهرم هم زنگ زده که شب بیاد پیش ما و من با توجه به احوالاتم اصلا حوصله خودم رو هم ندارم .

الان هم منتظرم تا این ساعت زودتر بگذره .تازه ساعت 4:19  است و تا 5:15 کلی مونده !!

نظرات 7 + ارسال نظر
روناک دوشنبه 11 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:10 ب.ظ http://www.ronak88.persianblog.ir

حالا شاید تا شب یلدا از دلت درومد و یه تولد رویائی گرفتی؟

حتما سعی میکنم

سحربانو سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:19 ق.ظ http://samo86.blogsky.com

سلام خانومی
میدونم آدم تو روز تولدش از یکی دلگیر شه یعنی چی اونم همسرش ولی خوب اشکال نداره فراموش کن.
آی گفتی منم زیاد دوسش ندارم:(

آره ولی چون همرمه و خیلی دوسش دارم سعی میکنم فراموش کنم

صحرا سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:55 ق.ظ http://sahra87.persianblog.ir

من هم از همین تریبون اعلام میکنم که از پاییز متنفرم.

چه عجب چند نفر با من هم عقیده بودن در مورد پاییز

روناک سه‌شنبه 12 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:58 ق.ظ

عزیزم تو گوگل سرچ کن "حذف سلسله های پادشاهی از کتب درسی " یه عالمه لینک میاد

مرسی از راهنماییت

خانم بزرگ چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:21 ق.ظ http://www.majera.blogsky.com

این چیزا هیچ وقت از یاد نمی ره ئقیقا منم همین طوریم چراش رو نمی دونم

آره ولی دارم فراموشش نیکنم چون اون هم داره سعی میکنه همون ناراحتیهاشو کنترل کنه

شیرین چهارشنبه 13 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:55 ق.ظ http://shirin-banoo.blogfa.com

اون مسأله هر چی بوده گذشته، منم بودم ناراحت می شدم ولی نذار باعث شه یه کینه ادامه دار شه. به نظر من مثل همیشه تولدشو شاد باش و بهش محبت کن. مطمئناً خودش حواسش هست. موفق باشی عزیزم

مرسی عزیزم همین فکر رو هم دارم

شیرین شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:29 ق.ظ http://lionqueen.blogsky.com

منم پائیز رو دوست ندارم و بارون رو ولی هربار که میباره دا رو شکر میک نم و آرزو می کنم که جایی خراب نشه و کسی ضرر نبینه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد