سلام بابا
سلام باباجون
چی شد بابا
هنوز نرسیدم بهت خبر میدم
.
.
الو
دستگاه مشترک مورد نظر خاموش است
.
.
الو
دستگاه مشترک مورد نظر خاموش است
.
.
الو بابا چی شد
باباجون ناراحت نشیا بابا،
نشد
.
.
.
.
از کلمه نشد متنفرم متنفر
حرف زدن برام سخته
فکر کردن برام سخته
تظاهر به اینکه عادت کردم سخته
تظاهر به اینکه کمتر ناراحتم سخته
بغض داشتن تو گلو و قورت دادن اون همراه با اشک سخته
منتظر بودن برام سخته
دیدن و شکستن برام سخته
دیدن و خرد شدن برام سخته
درد دارم
دلم غم داره
چشمم اشکک داره
گلوم بغض داره
روحم داغونه
استرس دارم برای ساعت 4 امروز
استرس دارم برای همه چیز
واقعا چیزی ازم باقی می مونه؟
خدایا به دادم برس
پینوشت:
همه رفتن هیچ کس تو شرکت نیست.
قوقول اومده برای تصفیه حساب و تو اتاق مدیر عامله
هر از گاهی صداشو میشنوم.صداها گنگ و نامفهومه
سرم به شدت درد میکنه
طپش قلب دارم و دلم هم به شدت درد میکنه
استرس لعنتی ولم نمیکنه
به شدت افکار مختلف تو ذهنم با هم درگیرن
همه چیز برام تاره
نمی دونم چی می نویم و چه جوری می نویم
دلم نور می خواد رهایی می خواد یک مسافرت ۲ نفره با خیال راحت می خواد
.
.
صبر اومد
موفق خواهی شد!
سلام. باورم نمیشه همچی وبلاگی وجود داشته باشه، کار شما تکه....به منم یه سری بزنید تبادل لینک هم درخمتم.بای
سلام
خوبی خانومی؟
چی شده؟
نوشتی که خونه معامله شد، پس برای چی کلافه ای؟
قوقول چرا تسویه حساب کرد ؟ ؟
کار بهتری پیدا کرده ؟ ؟
نفهمیدم چی شد ولی هر چی هست خیر باشه.
منم از تمون چیزایی که تو بدت میاد بدم میاد خدا آدم رو تو بی خبری و انتظار نزاره واقعا.
تسویه کرد چون خودش مستقل کارش رو شروع کرده
البته اوایلش سخت هست ولی من به کارش ایمان دارم