خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

ساعت ۵

 الان ساعت  ۴ و ۳۱ دقیقه

 

امروز قراره بابا ساعت ۵ بیاد شرکت با مدیر عاملمون صحبت کنه. 

وای خدایا 

بازم همون دلشوره بازم همون نگرانی و دل بهم خوردگی 

باز هم استرس 

خدایا کی این استرسهای من تموم میشه 

کی 

کی 

کی 

 

دلم برای بابا سوخت 

از بسکه از دیروز و پریروز گفتم  

اینو نگی اونو نگی 

 نیای به منشی بگی من پدر فلانیم ( آخه اینجا همه فضولن می خوان ببینن چرا فلانی اومده)

این جوری لباس نپوش 

کراوات نزن 

شیرینی نخر 

شکلات بخر 

نه شلات نخر 

شیرینی بخر   

 

الانم زود رسیده گفتم نیا بالا 

گفت باشه قدم میزنم و نیم ساعت دیگه میام

 

اه الهی بمیری ا.... که اینهمه باباتو اذیت کردی 

 

ولی چه کار کنم 

محیطه کاریمه همه خاله زنک و فضول 

دلم داره پاره پاره میشه

نظرات 6 + ارسال نظر
drunk دوشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:47 ب.ظ

چه زندگی پر استرسی داری
اسم وبلاگتو دوس دارم

راحله سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:00 ق.ظ http://rahelemohammad.persianblog.ir/

ما توی هر طبقه فقط یک واحد هستیم و یکی از علتهایی که تک واحده خریدیم برای آسایش بیشتر خودمون بود ساعت یک ربع به ۱۰ شب برای زندگی کارمندی که دیر نیست... تازه جالبتر اینه که همین همسایه محترم دیشب تا ساعت ۱۱ شب داشتن دریل کاری می کردن!!

عطر برنج سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:31 ق.ظ http://atr.blogsky.com

الهـــــــــــــــــــی! بمیرم برای دلت!

تنها سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:16 ب.ظ http://tanha-dokhtar.blogfa.com/

سلام بی وفا!
خوبی عزیزم.؟
الهی بگردم چه بابای مهربونی.

شیرین سه‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 04:22 ب.ظ http://lionqueen.blogsky.com

ان شاءالله که مشکل بابا حل شه و ارزش این همه غر غر شنید ن رو داشته باشه.
جدا آدم از خودش شرمنده میشه بس که به پدر و مادرش غر غر می کنه.

اون بیچاره ها از خودشون می گذرن ولی ما نمی گذریم.

نفس چهارشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 11:14 ق.ظ http://roza153.persianblog.ir

چه سخته

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد