خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

ای خدا

ای وای خدا 

از استرس و ترس دارم می میرم اصلا تمام دل و رودم داره میاد تو دهنم  

دستام یخ کرده و دلشوره امانم رو بریده 

امروز می خوام در مورد مشکل بابا با مدیرمون حرف بزنم 

یک راهی برامون باز شده اما یک حامی لازم داره 

ای خدا پی همه چیزو به تنم مالیدم 

فقط منتظرم مدیرمون بیاد و برای بعد از وقت اداری ازش وقت بگیرم 

باورتون میشه؟؟ 

زده به سرم ولی می خوام همه راهها رو امتحان کرده باشم 

وای خدایا بهم نیرو بده بهم قدرت و توان بده 

خدایا کمم ن تا حرفامو بزنم 

خدایا کمکم ن یک وقت مدیرمون برداشت بدی نکنه 

خدایا کمکمون کن 

خدایا نفسم داره بند میاد دلم درد گرفته و دل پیچه گرفتم 

خدایا به بزرگیت قسم دستمون رو بگیر 

خدایا محتاج کمکتیم ای خدا 

اصلا تمرکز ندارم 

اگر نشه چی؟ 

اگر جریانو بفهمه ولی کاری از دستش برنیاد چی؟ 

ای وای نفم بریده 

ای خدا همراهم باش 

خدایا..........

نظرات 2 + ارسال نظر
شیرین چهارشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 02:27 ب.ظ http://lionqueen.blogsky.com

ببین تو هرکاری که بخوای برای پدرومادرت انجام بدی درست میشه.
اصلا هول نکن.
آروم و با کنترل صحبت کن که سوتفاهم نشه براش.
خیلی طولانی حرف نزن. خلاصه بگو.

موفق باشی
بنویس نتیجه چی شد.

سحربانو جمعه 4 بهمن‌ماه سال 1387 ساعت 10:52 ق.ظ http://samo86.blogsky.com

وای یعنی چی شده الآن ؟
کاش که یه اتفاق خوب افتاده باشه:)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد