خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااا

چرا خدایا چرا

تا کی چقدر

به بزرگی خودت دیگه توان ندارم تحمل این ضربه دیگه خیلی سخت بود

دیشب از خونه با با اینا تا خونه نالیدم اشک ریختم ضجه زدم به درگاهت خدااااااااااااااااااااااا

ولی بی صدا

خدایا چیو داری به ما نشون میدی خدایا بسته دیگه له شدیم

خدایا میگن اگر بخوای به بندت نعمت بزرگی بدی اون رو تو بدترین کاغذ کادو می پیچی ولی خدایا این کاغذ کادو ما از سنگ شده دیگه باز نمیشه

ای خدا تو رو به همون خانه مقدست قسم تو رو به بزرگیت قسم تو روبه عرش کبریاییت قسم کمکمون کن

خدایا نجاتمون بده خدایا به داد بابا برس

خدایا بنده روسیه درگاهتم سراپا تقصیرم به دادمون برس

یا امام رضا خیلی دلم می خواد بیام به پا بوست

یا حضرت زینب پا بوسی تو هم آرزومه

واسطه بشید شاید خدا با من قهره

 

 

بگو یا رب   چه بد کردم   چه بد گفتم  

 که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم

گناه از تو

  اگرنفرین به این دنیای بد کردم
 به حرفم گوش کن یا رب به دردم گوش کن یا رب

 اگر بیهوده می گویم،مرا خاموش کن یا رب

 بگو یا رب

چه بد گفتم، چه بد کردم

که نزدت خویشتن را دیو و دد کردم

 به من یا رب چه بخشیدی که رد کردم

فقط در عاشقی یا رب،

   مدد گفتم

 شدم عاشق

 تمنای مدد کردم

 شب مستی اگر یک توبه بشکستم

 سحر تکرار توبه، صد به صد کردم

به  سیلابم کشاندی، زیر و بم دیدم

 تحمل در عذاب جذر و مد کردم

 برایم آتش دوزخ فرستادی

 برایت لاله ها را در سبد کردم

 گرفتی جامه فخر مرا از من

صبورانه کُله را از نمد کردم

 نشانم ده اگر یک مور آزردم

  اگر یک دانه گندم را لگد کردم

 مرا یا رب نمی خواهی

گناه از تو،

 اگر نفرین به این دنیای بد کردم

 به حرفم گوش کن یا رب ،به دردم گوش کن یارب

 اگر بیهوده می گویم،مرا خاموش کن یا رب

به جز عشقی که دردش را به من دادی مرا یا رب نمی خواهی،

 

نظرات 9 + ارسال نظر
آستان حضرت دوست چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:21 ق.ظ http://astan.blogsky.com

در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
لطف آنچه تو اندیشی حکم آنچه تو فرمایی
(حافظ)

صحرا صبوری چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:38 ب.ظ http://sahra87.persianblog.ir

خدای من چی شده؟ چرا توضیح بیشتری ندادی؟ خدا کنه خدا دعاهاتو بر آورده کنه دوستم.

نمی دونم خدا تا کی می خواد ما رو امتحان کنه
ولی من یکی که دیگه خرد شدم له شدم شکستم
دیگه نمی تونم تو ظاهر بخندم در حالیکه دلم خون گریه میکنه
نمی تونم ظاهرم رو حفظ کنم در حالیکه باطنم هزار تیکه شده
نمی تونم نمی دونم تا چقدر دیگه می تونم تحمل کنم
ولی دیگه تاب دیدن اینکه بابا هر روز بیشتر خرد میشه و مامانم هر روز له تر از دیروز میشه رو ندارم

اونم از اتفاق پریروز که من تازه دیروز عصر فهمیدم

واقعا مرگ بهتره یا زندگی

لعنت به باعث و بانیش

و لعنت به اعتماد دو دلسوزی بر آدما

ایده چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:23 ب.ظ

چی شده خانومی عزیز؟ نبینم دلگیر باشی. خونه بابا اینا اتفاقی افتاده؟

سیب سرخ چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 01:34 ب.ظ http://hamdel1366.blogsky.com


سلام خانومی . خوبی گلم ؟

حتما که نه قطعا حکمتی در کاره خانومی !

عزیزم نگران نباش دلتو بسپار به خدا همه چیز درست میشه .

به منم سر بزن خوشحال میشم .

یا عی


دست علی یارت خدا نگهدارت


منتظرت هستم دوست گلم .

آره حکمتش اینه که ۳ سال خون دل بخوری
پدرت و مادرت جلو چشمت آب بشن
کل زندگی از دست بره و صبح پا شی ببینی زندگیت با خاک یکسان شده بعدشم اون اتفاق.......

آره اینه

سیب سرخ چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:39 ب.ظ http://hamdel1366.blogsky.com


عزیزم خودتو ناراحت نکن

هرکس یه طور تو زندگیش امتحان میشه .

اما تو باید محکم وایستی و به مشکلات بخندی

نذار مشکل به تو غلبه کنه

تو به مشکل غلبه کن

من برات دعا میکنم تا هرچه زود تر مشکلاتت رفع بشه

و همیشه اینو بدون که آدمایی هستند که شرایطشون از شما

بدتره و این که شما همیشه این بدون که نباید بذاری

نا امیدی در تو شکل بگیره و امید در تو کمرنگ بشی

چرا که خود این اولین شکست

یعنی بدترین نوع شکست

درسته به ظاهره نا امیدی به چشم سر دیده نمی شه اما

روح و باطن آدم رو از بین میبره و بیمار میکنه که دواش تو هیچ

داروخانه ای نیست .

دوست گلم هر کجا که هستی برات آرزوی خوشبختی می کنم

و از خدای مهربون می‌خوام تا پدر و مادر گل و عزیزتو

هرچه زود تر سرحال و شاد کنه و بهشون سلامتی بده

روحی و جسمی تا تو عزیز دل ایقده ناراحت نباشی

اما انسانها در سختیها و مشکلاته که میتونن خودشونو

بشناسن . به امید اینکه از طرف تو دوست خوب و نازنین

خبرهای خوب و شیرین بشنویم .

سیب سرخ چهارشنبه 23 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 05:40 ب.ظ http://hamdel1366.blogsky.com



راستی شعرو خودت گفتی ؟

طنین پنج‌شنبه 24 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 09:20 ق.ظ http://asalioman.blogsky.com

چی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)):

ممو و ابو جمعه 25 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:14 ب.ظ http://atr.blogsky.com

چی شده عزیزم؟؟
چرا اینقده پریشونی؟؟ نگران شدم!
توکل به خدا درست می شه!

سحربانو شنبه 26 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 12:37 ق.ظ http://samo86.blogsky.com

سلام عزیزم
خوبی؟
واااااااااااااای چی شده؟
حال بابات بده؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد