خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

بدون عنوان

بوی شدید و دود غلیظ. اشکایی که بند نمیاد و صورت و زبونی که از شدت سوزش نمی دونی چکارش کنی.

دستامون رو رو سرمون گذاشتیم که اگر میزنه از شدت ضربه به سر کم کنه. خودش رو حائل بدنم کرده که به قول خودش اگر زد به اون بخوره .

ک ر ب ل ا ، ع ا ش و ر ا همینجا بود توی ت ه ر ا ن.