امروز صبح ساعت 7:30:
وای قوقول خواب نمونیم
نه بابا
ساعت 8 :
وایی پاشم ساندویچهای نهارو آماده کنم ( آخه ما هر دو معده درد شدید داریم و دارو هم می خوریم نگید روزه خوارن)
ساعت 8.15:
من و قوقول در حال صبحانه خوردن و بنده هم کرم کارامل رو 2 لپی می خوردم و فیلم دیدن در کانال MBC Persian
ساعت 8.30:
وایی قوقول چه فیلم ترسناکه قشنگیه
قوقول: ..... شب فیلم بی خود میدن الان فیلم خوب می خوای نریم فیامو ببینیم
من :
ساعت 9 سر کار: ( شرکت ما خصوصیه وساعت کار از 8 تا 4.30 و برای ماه روضون نیم ساعت زودتر میریم)
من: قوقول من که روم نمیشه بیام تو ببین با مدیر عامل با هم رسیدیم
قوقول: بی خیال خوب خسته بودیم
من: نه خیر فیلمش خیلی خوب بود
وبلاگتون زیباست و مطالبش خواندنی...
در ضمن خوشحال میشیم قدم رنجه کنید و آغاز رمان هجده هزار صفحه ای سی جی ام: ویگو مورتنسن را مطالعه کنید. این براستی باعث افتخار ماست که "شما" هم آن را بخوانید.
سلام خانومی
آره والا منم هنوز صیغه شو نفهمیدم چیه که فیلم قشنگارو کله ی سحر پخش می کنه.
راستی خوبه باز هنوز می تونین سر کار برین:)
چه فکر جالبی!!!
حال می ده هااااااااا! من و ابو از بس روزه گرفتیم چشامون چسبیده به تاق!!!
من آپ کردم قسمت چهارم آشناییمون رو!
((: دختر از دست توووووووووووو ((=
سلام خانومیه مهربون .
چرا از حرفت ناراحت بشم ... اومدم برات نظر بدم باز نشد . وقتی برای بار دوم میخوام تو وبلاگت نظر بدم نمی شه .
---
آی آی بالاخره فیلم رو دیدید . ماهواره ی ما نمی دونم چه مرگشه نمی گیره این کانال رو :(