خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

خانومی و قوقول

روزمرگیهای زندگی قشنگ ما

اصلا من موندم چی بگم

خواهر قشنگم دیروز برگشت.......دست همسرم درد نکنه که کلی این مدت زحمت کشید.......

وسایل خونه و ماشین رو یک نفر در جا خرید و قراره آخر ماه تحویل بگیره ولی ولی ولی....

نمی دونم واقعت حکمت چیه که ما تو هر برهه یک مشکل بزرگ میفته جلو پامون اونم اینکه درست حالا که مشتری ماشین اومده ماشین واشر سر سیلندر سوزوند و الان 4 روزه تو تعمیرگاهه و هنوز قطعش پیدا نشده و 2 تومن هم خرجشه!!!!!!!

اصلا من موندم چی بگم...بهتره دهنم رو ببندم تا هر چرتی ازش خارج نشه که کلا ظرفیت نداشتمم ته کشیده والله.........

احساس میکنم دورو برم انرژِی منفی زیاده :(

نمی خوام در مورد موضوع پیش اومده و جدید حرف بزنم فقط خدایا اگر صلاحه تنجام بشه که شکل زندگیمون به طور کلی تغییر خواهد کرد.....انتظار برای جواب خیلی سخته اونم این مورد که خیلی غیرمنتظره پیش اومده.....

خدایا خواهشااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ما رو دریاب........

خدایا لطفا این فشارها رو از روی ما بردار

خدایا به خودت سپردم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد